علی سلیمانپور؛ امیر اکبری؛ محمد دارینی
چکیده
در مقالۀ حاضر برخی از وجوه غیریّتسازی و ابعاد منازعۀ گفتمانی در فرایند پذیرش ولایتعهدی امام رضا (علیهالسلام) بررسی و بازنمایی شده است. ازآنجاکه قبول ولایتعهدی از سوی امام (علیهالسلام) در فضای ...
بیشتر
در مقالۀ حاضر برخی از وجوه غیریّتسازی و ابعاد منازعۀ گفتمانی در فرایند پذیرش ولایتعهدی امام رضا (علیهالسلام) بررسی و بازنمایی شده است. ازآنجاکه قبول ولایتعهدی از سوی امام (علیهالسلام) در فضای خاصّ سیاسی صورت گرفت، تلاشهای گستردۀ آن حضرت برای فاصلهگرفتن از نظام فکری، معنایی و سیاسی ـ اجتماعی دشمن (گفتمان رقیب) و نفی آن به شیوههای زبانی و عملی، حایز اهمیت است. آنچه مسلّم است اینکه گفتمان سیاسی رضوی در چارچوب گفتمان کلّی و کلان امامت و ولایت و متأثر از منازعات ریشهدار تاریخی و طولانی نسبت به گفتمان «خلافت و سلطنت» وجوه مختلفی از منازعه و غیریّتسازی را به نمایش گذاشته است. بررسی نوع گفتمان از این منظر میتواند قالب دیگری از رویکرد امام نسبت به تفکر حاکم بر جامعۀ آن روز را نشان دهد ماحصل این بررّسی نشان میدهد گفتمان رضوی بهتبع از گفتمان کلّی امامت از طریق غیریّتسازی نسبت به عناصر مفهومی گفتمان رقیب تلاش کرده است نظام معنایی و اندیشۀ سیاسی خود را در افکار عمومی آحاد جامعه گسترش دهد و به گفتمان فراگیر (هژمونیک) تبدیل شود. بهرهگیری از ادبیات و روششناسی تحلیل گفتمان بهویژه رویکرد پیشنهادی «لاکلائو و موفه» وجه تمایز این مقاله است که تاکنون کمتر مورد توجه و استفاده قرار گرفته است.